حرف دعا. شمس قیس در عنوان حرف ندا و دعاآرد: الفی است که در اواخر اسامی معنی ندا دهد، چنانکه خداوندا و شاها و جانا. و در اواخر افعال معنی دعا دهد، چنانکه بیایدا، برودا و چنانکه شاعر گوید: منشیندا از نیکوان جز تو کسی بر جای تو کم بیندا جز من کسی آن روی شهرآرای تو. (المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 155). حرف ندا در پایان اسم درآید و حرف دعا بیشتر پیش از حرف آخر فعل افزوده شود و گاه حرف ندا را حرف دعا نیز خوانند. رجوع به حرف دعا و حروف ندا شود
حرف دعا. شمس قیس در عنوان حرف ندا و دعاآرد: الفی است که در اواخر اسامی معنی ندا دهد، چنانکه خداوندا و شاها و جانا. و در اواخر افعال معنی دعا دهد، چنانکه بیایدا، برودا و چنانکه شاعر گوید: منشیندا از نیکوان جز تو کسی بر جای تو کم بیندا جز من کسی آن روی شهرآرای تو. (المعجم فی معاییر اشعارالعجم ص 155). حرف ندا در پایان اسم درآید و حرف دعا بیشتر پیش از حرف آخر فعل افزوده شود و گاه حرف ندا را حرف دعا نیز خوانند. رجوع به حرف دعا و حروف ندا شود
حرفهائی که قابل تبدیل به حرف دیگر هستند، در هنگام ادغام و یا درغیر ادغام. قسم اول چهارده حرفند که همان حروف زائد (حروف سئلتمونیها) میباشد به استثنای سین و به اضافۀ ج ذ ط ص ز. و فیروزآبادی صاحب قاموس آنها را در جملۀ ’أنجدته یوم صال زط’ گرد آورده است. و قسم دوم که در غیر ادغام است بیست ویک حرف است و فیروزآبادی آنها را در جملۀ ’بجد صرف شکث أمن طی ثوب عزته’ گرد آورده است. و رجوع به تاج العروس مادۀ بدل شود
حرفهائی که قابل تبدیل به حرف دیگر هستند، در هنگام ادغام و یا درغیر ادغام. قسم اول چهارده حرفند که همان حروف زائد (حروف سئلتمونیها) میباشد به استثنای سین و به اضافۀ ج ذ ط ص ز. و فیروزآبادی صاحب قاموس آنها را در جملۀ ’أنجدته یوم صال زط’ گرد آورده است. و قسم دوم که در غیر ادغام است بیست ویک حرف است و فیروزآبادی آنها را در جملۀ ’بجد صرف شکث أمن طی ثوب عزته’ گرد آورده است. و رجوع به تاج العروس مادۀ بدل شود